به گزارش گیل رسا،در تقویم رسمی کشور، روزی به نام «روز ملی جمعیت» نامگذاری شده؛ اما شاید کمتر کسی فکر میکرد روزی فرا برسد که جمعیت جوانترین کشور منطقه، به دغدغه اصلی تصمیمگیران تبدیل شود و گرمای هیاهوی کودکان در کوچهها جای خود را به سکوت خانههای یک یا دو نفره بدهد.
واقعیت تلخ این است که دیگر نه تشویقها و تبلیغات رسمی، و نه هشدارهای آماری درباره آینده نیروی انسانی کشور، یارای بیدار کردن انگیزه فرزندآوری را در خانوادهها ندارد. از سویی، فشارهای اقتصادی، نقش اصلی را در این صحنه ایفا میکند؛ خانوادهای که حتی تأمین نیازهای پایه خود را با دشواری تجربه میکند، چطور میتواند به استقبال هزینهها و دغدغههای فرزند جدید برود؟ سایه ناامنی اقتصادی، بیکاری، هزینههای سرسامآور آموزش و درمان و حتی نبود امنیت شغلی، جوانان را از تشکیل خانواده دلزده، و از فرزندآوری گاه حتی گریزان کرده است.
اما ماجرا به همین سادگی نیست. اگر نیک بنگریم، در کنار همه این دغدغههای اقتصادی، یک جریان نرم و بیصدا در پس ذهن جامعه شکل گرفته است؛ موجی که فرهنگ غربی حیواندوستی را بدون در نظر گرفتن تفاوتهای ارزشی و اجتماعی، جایگزین سنت فرزندآوری کرده است. امروز، نه فقط در قاب شبکههای اجتماعی که حتی در کوچه و خیابان هم، تصاویر کسانی که “گربه” یا “سگ” جای کودک را در آغوش دارند، عادی شده است. بسیارند خانوادههایی که دغدغه نگهداری و رسیدگی به حیوان خانگی برایشان کمدردسرتر، کمهزینهتر و حتی از لحاظ عاطفی جذابتر از فرزندپروری جلوه میکند.
این تغییر سبک زندگی، البته نمیتوانست رخ بدهد اگر سالها بیتوجهی و ترغیبهای فرهنگی ناآگاهانه به مقوله ازدواج و فرزندآوری، پازل واقعیت اجتماعی را تکمیل نمیکرد. تبلیغ سبک زندگی مصرفگرا، القای رشد فردگرایی، و فروکاستن زندگی خانوادگی به حداقلیترین شکل، نتیجهای جز این فاصله عمیق از فرهنگ فرزندپروری به همراه نداشت. حالا جامعه ایرانی با چالشی دوگانه روبهرو است: از یکسو سبد اقتصادی خانوارها هر روز خالیتر میشود و از سوی دیگر رقابتی نانوشته برای داشتن حیوانات خانگی به جای فرزند در جریان است.
در این میان، طرحها و سیاستگذاریهای یکشبه یا حمایتهای محدود مالی، نمیتواند گره این بحران عمیق را بگشاید. تا زمانی که امنیت پایدار اقتصادی، امید اجتماعی، و ارزشگذاری واقعی بر نقش مادر و پدر شدن در فرهنگ عمومی ایجاد نشود، نمیتوان به بازگشت روزهای پرنشاط خانههای ایرانی دل بست. بازخوانی نقش “خانواده” و آموزش نسل جدید به همراه اصلاح سیاستهای کلان اقتصادی، تنها راه برونرفت از این جریان سیال و نگرانکننده است.
روز ملی جمعیت باید یادآور یک تحول باشد؛ تحولی که بازگشت شور زندگی و نشاط جمعیتی را به جایگاهی درخور در نگاه و تصمیم خانوادهها بازگرداند؛ روزی که دوباره صدای خندههای کودکانه در این سرزمین طنینانداز شود.
ثبت دیدگاه