حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

افزونه جلالی را نصب کنید. Saturday, 15 November , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 1745 تعداد دیدگاهها : 0×
نوروز با عطر شهادت/ روایت ایثار شهید حسین عشوری
۱۴ شهریور ۱۴۰۴ - ۸:۲۱
شناسه : 7056
1
با شهدا؛ بهار ۱۳۶۴، برای روستای سیاه‌اسطلخ صومعه‌سرا، با غم آمیخته به افتخار شکوفه زد؛ حسین عشوری، مردی که تمام جوانی‌اش را وقف پاسداری از ایمان و میهن کرده بود، در نخستین روز سال نو به استقبال بهاری ابدی رفت.
ارسال توسط :
پ
پ

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی گیل رسا،، سی‌ام خرداد ۱۳۴۲، روستای سرسبز سیاه‌اسطلخ از توابع صومعه‌سرا میزبان کودکی شد که در برق نگاهش، عزم و اراده موج می‌زد. حسین عشوری در شش سالگی راهی کلاس‌های کوچک روستایش شد و دوران ابتدایی را همانجا گذراند، اما تنگنای مالی زودتر از موعد، کتاب مدرسه را از دستش گرفت. او دفتر تحصیل را بست، اما در مزرعه و در کنار پدر و مادرش، به ورق‌زدن کتاب زندگی پرداخت و جهاد را پیش از آنکه نامش را بداند، در عمل آموخت.

با شعله‌ور شدن نهضت اسلامی، حسین با گام‌های استوار در صف نخست تظاهرات علیه رژیم پهلوی ایستاد. پس از پیروزی انقلاب، آرام نگرفت؛ سنگر تازه‌ای ساخت و پایگاه بسیج روستا را برپا کرد تا پاسدار ارزش‌هایی باشد که با خون جوانان حفظ شده بود.

سال ۱۳۶۰، با تأسی به سنت پیامبر اکرم(ص)، پیوندی مبارک بست و دو پسر به یادگار نهاد: مهدی و حمزه؛ همان‌هایی که در وصیت‌نامه‌اش با کلماتی برخاسته از عشق و ایمان، به ادامه راه دعوت‌شان کرد.

حضورش تنها به نام در جبهه‌ها خلاصه نشد؛ از نبرد با ضدانقلاب در طرح جنگل هشتپر و طوالش گرفته تا پیکار با بعثی‌ها در جبهه‌های جنوب، جای پای ایثارش پیداست. چندین بار داوطلبانه اعزام شد، هر بار با روحیه‌ای پولادین بازگشت و آماده رفتنی دوباره.

سرانجام، بامداد اول فروردین ۱۳۶۴، پس از پایان مأموریت، زمانی که برای خداحافظی به سنگر هم‌رزمان می‌رفت، در چنگوله آماج گلوله مزدوران صدام قرار گرفت و بی‌آنکه زمینی‌ها را وداع گوید، به میهمانی بهار ابدی شتافت.

در وصیت‌نامه‌اش با صدایی که هنوز از لابه‌لای خطوطش شنیده می‌شود، نوشت:

«ای امت پرتوان و شهید پرور که در کشتی هدایت به رهبری نا خدایی پیر یعنی حضرت امام خمینی؛ نشسته اید، این را بدانید که اگر این ناخدای پیر, را رها کنید در دنیا و آخرت، خسارت خواهید دید. پس همواره گوش به فرمان او باشید، که تنها پیروزی تان در اطاعت از فرمانش تضمین می شود.

تو ای فرزندم مهدی جان، ای جگر گوشه من! ترا برای این ، مهدی نامیدم؛ چرا که می خواستم روی آقایم را ببینم.

تو هم در سنگرهای رزم ، برزم و به تمام معنی مهدی باش، تا دست مولایم بر سرت باشد.

تو ای فرزند محبوبم حمزه جان! ای دلبند من! بعد از شهادتم در تمام جبهه ها حمزه وار بر دشمن بتاز و خستگی نشناس و جای خالی مرا پر بنمای!»

نام شهید حسین عشوری، امروز نه فقط در تاریخ صومعه‌سرا، که در قلب هر انسان عاشق آزادی و ایمان حک شده است؛ نمادی از مردی که سال نو را با پرواز آغاز کرد.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.