به گزارش پایگاه خبری تحلیلی گیل رسا،در سالهای اخیر، تصویر غالبی که رسانههای جریان اصلی از وضعیت زنان در کشورهای غربی ارائه میدهند، تصویری همراه با آزادی، برابری و رفاه است. اما بررسی دادهها و آمارهای رسمی نهادهای معتبر بینالمللی نشان میدهد که واقعیت، پیچیدهتر و در مواردی نگرانکنندهتر از این تصویر رسانهای است.
مطابق گزارشهای رسمی مراکز آماری آمریکا، بخش قابلتوجهی از زنان در این کشورها تجربه خشونت فیزیکی یا جنسی را در طول زندگی خود داشتهاند؛ مسئلهای که نشان میدهد ناامنی، همچنان یکی از چالشهای جدی زندگی زنان در جوامع غربی است. این در حالی است که نابرابریهای اقتصادی نیز پابرجاست و زنان، علیرغم حضور گسترده در بازار کار، بهطور میانگین دستمزدی کمتر از مردان دریافت میکنند؛ شکافی که در گزارشهای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) بهصورت رسمی ثبت شده است.
از سوی دیگر، تحولات ساختاری خانواده در غرب، پیامدهایی اجتماعی به همراه داشته است؛ افزایش تولد خارج از چارچوب ازدواج و تضعیف نهاد خانواده، از جمله روندهایی است که آمارهای رسمی مراکز سلامت آمریکا آن را تأیید میکند. پیامد این وضعیت، بهویژه برای زنان و کودکان، افزایش احساس ناامنی عاطفی و فشارهای روانی بوده است.
در حوزه سلامت روان نیز گزارشهای سازمان جهانی بهداشت و مؤسسات پژوهشی نشان میدهد که زنان در کشورهای غربی بیش از مردان با افسردگی و اختلالات اضطرابی مواجه هستند؛ موضوعی که از شکاف میان شعارهای برابری جنسیتی و واقعیتهای زیسته حکایت دارد.
در کنار این موارد، گسترش صنعت عظیم مبتنی بر تصویر و بدن زن در عرصههای رسانهای و سرگرمی، پرسشهای جدی درباره «کالاییسازی زن» در جوامع مدرن غربی ایجاد کرده است؛ روندی که سود اقتصادی کلان آن، در آمارهای رسمی نهادهای اقتصادی بینالمللی منعکس شده است.
مجموع این دادهها نشان میدهد که برای تحلیل وضعیت زنان در غرب، نمیتوان به روایتهای تبلیغاتی بسنده کرد. آمارها قضاوت نمیکنند، اما واقعیتی را روایت میکنند که نیازمند نگاه دقیق، نقادانه و فراتر از ظواهر رسانهای است.






ثبت دیدگاه