به گزارش پایگاه خبری تحلیلی گیل رسا از گیلان،شرکت چوب و کاغذ ایران (چوکا) در تالش، یکی از قدیمیترین واحدهای صنعت سلولزی کشور است؛ مجموعهای با حدود نیم قرن سابقه که نام آن برای مردم گیلان، کارگران و بازنشستگان تأمین اجتماعی، فقط یک «کارخانه» نیست، بلکه گره خورده با معیشت، هویت صنعتی و آینده منطقه است.
به همین دلیل هر خبری درباره آینده چوکا، به سرعت به موضوعی حساس در افکار عمومی تبدیل میشود.
نشست مدیران تاسیکو و تاپیکو با خبرنگاران
در همین فضا، نشستی با حضور عبدالله اسدزاده، مدیرعامل گروه صنعت سلولزی تأمین گستر نوین (تاسیکو)، معاون شرکت سرمایهگذاری تأمین اجتماعی (تاپیکو) و جمعی از خبرنگاران گیلان در محل کارخانه چوکا برگزار شد.
طبق توضیحات ارائه شده، هدف از این نشست «شفافسازی» درباره وضعیت فعلی چوکا، سرمایهگذاریهای انجام شده و بررسی مدلهای پیشنهادی برای ادامه کار این مجموعه اعلام شد؛ بهویژه در بخشهایی که به «واگذاری» یا حضور بخش خصوصی مربوط میشود.

تولید «حیثیتی» شد؛ روایت اسدزاده از چوکا
اسدزاده در ابتدای صحبتهایش، تولید را برای خود و مجموعه شستا و تاپیکو «مقدس» توصیف کرد و گفت:
چوکا برای وزارت کار، شستا و هلدینگ سلولزی یک موضوع حیثیتی است و حتی شخص وزیر کار با مدیر چوکا مصاحبه میکند که این نشاندهنده اهمیت این شرکت است.
او با اشاره به سابقه طولانی چوکا، فرسودگی تجهیزات و قدیمی بودن فناوری را امری طبیعی دانست و توضیح داد که سیستمهای کنترلی کارخانه هنوز دستی است و همین موضوع باعث شده این مجموعه در رقابت بازار، عقب بماند. به گفته او، نوسازی و بازسازی در سالهای گذشته آنطور که باید انجام نشده و نتیجه این شده که امروز چوکا درگیر بحران و افت تولید است.
اسدزاده از تزریق منابع مالی قابل توجه به این شرکت خبر داد و یادآور شد:
در سالهای اخیر صدها میلیارد تومان برای احیای چرخه تولید، خرید قطعات یدکی، سرمایه در گردش و تسویه بخشی از بدهیها اختصاص یافته و تنها در سال ۱۴۰۲، حدود ۲۸۰ میلیارد تومان پول نقد وارد چوکا شده است؛ با وجود این حجم تزریق نقدینگی، «آن اتفاقی که باید میافتاد، نیفتاد».
به گفته او، اکنون ماهانه نزدیک به ۳۰ میلیارد تومان فقط برای حقوق و هزینههای جاری به چوکا پرداخت میشود و این وضعیت برای هیچ طرفی «مطلوب» نیست.
از «واگذاری نمیشود» تا تعریف مدل جدید
محور اصلی ابهامها اما جایی بود که بحث «واگذاری» مطرح شد.
اسدزاده توضیح داد که موضوع واگذاری چوکا بررسی شده اما به دلیل نبود اطمینان از رفتار بخش خصوصی، تصمیم بر آن شد که «مالکیت» منتقل نشود. در عین حال، او از مدلی صحبت کرد که طبق آن، مدیریت و بهرهبرداری از کارخانه میتواند به یک شرکت خصوصی متخصص واگذار شود.
در این مدل، قرار است:
- مالکیت زمین و داراییها در اختیار تأمین اجتماعی باقی بماند؛
- یک شرکت خصوصی با اهلیت فنی و مالی، به عنوان بهرهبردار یا پیمانکار تولید وارد شود؛
- سرمایه در گردش را تأمین کند؛
- تولید را افزایش دهد؛
- در یک دوره محدود، بخشی از سود حاصل از تولید را بردارد؛
- در عین حال، درصدی ثابت (مثلاً ۱۰ درصد) به همراه پرداخت کامل حقوق پرسنل را به مجموعه اصلی پرداخت کند.
اسدزاده تأکید کرد که در این سازوکار، ضمانتهایی در نظر گرفته میشود تا:
- شرکت خصوصی حق تغییر کاربری اراضی را نداشته باشد؛
- ملزم به حفظ سطح تولید باشد؛
- و در صورت عدول از تعهدات، این همکاری لغو شود.
او این طرح را «یک تست» توصیف کرد که برای آن اعلام فراخوان خواهد شد.

تأکید وکیلی: واگذاری بله یا خیر؟
وکیلی، معاون تاپیکو نیز در این نشست به نقش بخش خصوصی پرداخت و گفت:
بخش خصوصی اگر توان مالی و دانش فنی داشته باشد، میتواند با تأمین بهتر مواد اولیه، کاهش ضایعات و انعطاف بیشتر در فروش، عملکردی بهتر از ساختار دولتی یا شبهدولتی داشته باشد و این به نفع کشور است.
او در عین حال تأکید کرد:
- واگذاری چوکا به معنای فروش حتی یک آجر از شرکت نیست؛
- هیچ کارگری قرار نیست تعدیل شود؛
- قرارداد پرسنل همچنان با خود چوکا خواهد بود؛
- حقوق و مزایای کارگران کاهش نخواهد یافت؛
- هیئتمدیره چوکا پابرجا میماند و نقش ناظر را ایفا خواهد کرد؛
- و شرایط کاری از وضعیت فعلی بدتر نخواهد شد.
وکیلی صراحتاً گفت که میخواستند «کلمه واگذاری» از ذهنها حذف شود و بهترین راهحلی که به ذهنشان رسیده، همین مدل بهرهبرداری با حضور بخش خصوصی است؛ مدلی که بهگفته او باید با شنیدن نقدها و مشورت بیشتر تکمیل شود.
تناقض در کلام یا ابهام در مدل؟
جمعبندی سخنان مدیران تاسیکو و تاپیکو، از یک طرف بر «حیثیتی بودن» چوکا، «حفظ اشتغال» و «عدم فروش داراییها» تکیه داشت و از طرف دیگر، جزئیاتی از واگذاری مدیریت و بهرهبرداری به بخش خصوصی را شرح میداد.
همین جاست که برای بخشی از افکار عمومی و حتی خبرنگاران حاضر در جلسه، یک تناقض یا دستکم ابهام شکل میگیرد:
وقتی مدیریت، تأمین سرمایه در گردش، برنامه تولید و بخشی از سود به یک شرکت خصوصی سپرده میشود، هرچند مالکیت روی کاغذ جابهجا نشود، این وضعیت تا چه حد با مفهوم «واگذاری» فاصله دارد؟
از سوی دیگر، تأکید بر حفظ نیروی کار و عدم تعدیل، برای کارگران نکتهای مهم و اطمینانبخش است؛ اما پرسش درباره شکل دقیق قراردادها، نحوه نظارت، ضمانتهای اجرایی و سرنوشت بلندمدت چوکا همچنان باقی است.
نتیجه؛ پرسشهایی که هنوز باز است
نشست مدیران تاسیکو و تاپیکو در چوکا، بهدنبال شفافسازی درباره آینده این کارخانه برگزار شد و بخشی از مسیر طی شده، سرمایهگذاریها و محدودیتها را برای رسانهها تشریح کرد.
با این حال، نحوه بیان موضوع واگذاری، تلاش برای حذف این واژه از ادبیات رسمی و در عین حال توضیح جزئیات مدل جدید اداره کارخانه توسط بخش خصوصی، باعث شد پرسشهای تازهای درباره آینده چوکا مطرح شود.
پرسشهایی که پاسخ نهایی آنها، نه در شعار «واگذار نمیشود»، بلکه در نحوه اجرای این مدل، سطح شفافیت قراردادها و میزان مشارکت واقعی کارگران و افکار عمومی در تصمیمهای پیشرو روشن خواهد شد.





ثبت دیدگاه